جدول جو
جدول جو

معنی سرد هلی - جستجوی لغت در جدول جو

سرد هلی
آلوچه ی دیر رس
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سرود ملی
تصویر سرود ملی
در موسیقی سرود رسمی یک کشور که حاکی از وطن دوستی و غرور و افتخارات مردم آن کشور است
فرهنگ فارسی عمید
(سَ مِ)
بی محبتی. بی رحمی:
چشم بگذار بر من ای سره مرد
سردمهری مکن به آبی سرد.
نظامی.
لیلی ز سر گرفته چهری
دیدی سوی او به سردمهری.
نظامی.
بسی گردنان را ز گردن کشان
زد از سردمهری به یخ بر نشان.
نظامی
لغت نامه دهخدا
(سَ دِ)
دهی است از دهستان باغ ملک. دارای 340 تن سکنه است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
تصویری از سردهی
تصویر سردهی
((~. دِ))
ساقیگری
فرهنگ فارسی معین
بدمهری، نامهربانی، بی عاطفگی، بی محبتی
فرهنگ واژه مترادف متضاد
آلوچه ی خودرو و جنگلی که سرخ رنگ است
فرهنگ گویش مازندرانی
آلوترش آلوچه، گوجه سبز
فرهنگ گویش مازندرانی
کته ی سرد
فرهنگ گویش مازندرانی
گوجه سبزی دیر رس که مزه ای ترش و شیرین دارد
فرهنگ گویش مازندرانی
اضافه بر سازمان، بیش از مقدار مقرر
فرهنگ گویش مازندرانی